تو نباید میآمدی آقای جلیلی
چرا که انتخابات
آنطور که تو فکر میکنی نیست
و برای رئیس جمهور شدن
چیزی بیشتر از آبرو لازم است
خب پوتین بزرگ تر بود از پای عبدالمجید. داشت بد می دوید. دید که همه دارند نگاهش می کنند! حتی بعضی ها چپ چپ که؛ اینم واسه ما شده رزمنده! خندید و گفت: چیز مهمی نیست. آنقدر در جبهه می مانم و با دشمن ولی فقیه می جنگم که روزی پوتین اندازه پایم شود! البته نشد! عبدالمجید عاشق شهادت بود و زود پر کشید. و همان خط مقدم، هنگامی که وصیت نامه اش تمام شد، آن را برای همرزم بسیجی اش چند بار خواند و گفت: حتی یک خط وصیت نامه ام نمی خواهم دشمن را خوشحال کند. جایی اش که ایراد نداشت اخوی؟!
امام ما می گفت: «عرفا ۴۰ سال عبادت کردند، قبول باشد. کمی هم این وصیت نامه شهدا را بخوانند»